Sunday, April 4, 2010

شعر

آسمان وقف نگاهت گل من ، مانده ام چشم به راهت گل من
هر کجا هستی و باشی گویم ، که خدا پشت و پناهت گل من

اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من ، دل من داند و من دانم و داند دل من

جاده جوانی لغزنده است ، زنجیر ایمان را ببندید

من از این فاصله ها " خسته ام " ، دلگیرم ، بی تو اینجا چه غریبانه شبی میمیرم
دیر سالیست که می خواهم از اینجا بروم ، ولی انگار که با قلب زمین زنجیرم
مثل اینست که من همه ی هق هق خود ، روی سجاده ی احساس تو ، جان میگیرم!

No comments:

Post a Comment